Strict Standards: Declaration of action_plugin_discussion::register() should be compatible with DokuWiki_Action_Plugin::register($controller) in /home/khzlug/public_html/mag/lib/plugins/discussion/action.php on line 16

Strict Standards: Declaration of action_plugin_captcha::register() should be compatible with DokuWiki_Action_Plugin::register($controller) in /home/khzlug/public_html/mag/lib/plugins/captcha/action.php on line 0

Warning: Cannot modify header information - headers already sent by (output started at /home/khzlug/public_html/mag/lib/plugins/discussion/action.php:16) in /home/khzlug/public_html/mag/inc/auth.php on line 313

Warning: Cannot modify header information - headers already sent by (output started at /home/khzlug/public_html/mag/lib/plugins/discussion/action.php:16) in /home/khzlug/public_html/mag/inc/actions.php on line 163
wiki:issue3:شماره_۳ [آزاد راه - نشریه نرم‌افزارهای آزاد و متن‌باز]

تفاوت‌ها

تفاوت دو نسخه‌ی متفاوت از صفحه را مشاهده می‌کنید.

wiki:issue3:شماره_۳ [2010/11/02 07:17]
rosenth
wiki:issue3:شماره_۳ [2010/12/11 07:29] (فعلی)
rosenth
خط 1: خط 1:
 +====== نشریه شماره ۳ ======
 +**ضمیمه**
 +  * [[http://azadrah.co.cc/issues/azadrah3.odt|فایل odt]]
 +  * [[http://www.pdfhost.net/index.php?Action=Download&File=31a5a44f9887c70691d528b8b2073f02|فایل pdf]]
 +
====== پارادوکس انتخاب ====== ====== پارادوکس انتخاب ======
خط 22: خط 27:
اخیرا فرصت صحبت با دو توسعه‌دهنده‌ی بازی را داشتم: دَنیِل هورن Daniel Horn و مایک بُو Mike Boeh . هورن بازی پرطرفدار خود که حاصل از بازسازی کشتی جنگی است ، VegaStrike را تحت GPL منتشر نموده است. در حالی که مایک با انتشار یک سری بازی Action انحصاری با کیفیت بالا به «جام مقدس» توسعه‌ی بازی بصورت خودمختار و مستقل دست یافته و به قدر کافی پول برای تامین خانواده‌اش بدست آورده است. هر دو توسعه‌دهنده مهارت بالایی در کارشان دارند. و هرچند برنامه‌هایشان برای بازی‌کنندگان تجربیات متفاوتی را به ارمغان می‌آورد، اما بازی‌هایشان علاوه بر آراستگی، زیبایی و کیفیت بالا، حرفه‌ای هستند. و به میزان خوبی جالب‌تر از بازی کردن یک بازی درجه یک گران‌قیمت هستند. اخیرا فرصت صحبت با دو توسعه‌دهنده‌ی بازی را داشتم: دَنیِل هورن Daniel Horn و مایک بُو Mike Boeh . هورن بازی پرطرفدار خود که حاصل از بازسازی کشتی جنگی است ، VegaStrike را تحت GPL منتشر نموده است. در حالی که مایک با انتشار یک سری بازی Action انحصاری با کیفیت بالا به «جام مقدس» توسعه‌ی بازی بصورت خودمختار و مستقل دست یافته و به قدر کافی پول برای تامین خانواده‌اش بدست آورده است. هر دو توسعه‌دهنده مهارت بالایی در کارشان دارند. و هرچند برنامه‌هایشان برای بازی‌کنندگان تجربیات متفاوتی را به ارمغان می‌آورد، اما بازی‌هایشان علاوه بر آراستگی، زیبایی و کیفیت بالا، حرفه‌ای هستند. و به میزان خوبی جالب‌تر از بازی کردن یک بازی درجه یک گران‌قیمت هستند.
-VegaStrike یکی از سط� بالاترین و پیچیده‌ترین بازیهای GNU است.+ 
 +[[تصویر]]
استراتژی توسعه‌ی این برنامه‌نویسان کاملا گویاست و همه چیز را آشکار می‌کند. هورن زمانی که با گنو/لینوکس، و راه منحصر به فردی که آن را بوجود آورده آشنا شد، یک شوک و الهام استثنایی را تجربه کرد. هورن، کسی که قصد داشت، VegaStrike را یک محصول انحصاری مثل دیگران بسازد، تصمیم گرفت مدل توسعه‌ی نرم‌افزار آزاد را در آغوش کشد، هورن می‌گوید: «من پی بردم که این چیزیه که برنامه باید باشه، و این همون چیزیه که من رو از رقبا متفاوت خواهد کرد.»خیلی سریع، بعد از اعلان خبر بازی‌اش، ثابت شد که این تصمیم درست بوده‌است. یک توسعه‌دهنده‌ی دیگر که روی یک بازی همانند آن کار می‌کرد، وقتی این خبر را شنید، تصمیم گرفت برنامه‌ی خود را کنار گذارد و زمان و انرژی‌اش را صرف همکاری با هورن و توسعه‌ی VegaStrike کند.گرافیست، موسیقی‌دان و برنامه‌نویسهای دیگری هم همین راه را در پیش گرفتند و برای توسعه‌ی این بازی به هورن پیوستند. و اکنون بخش عظیمی از توسعه‌ی VegaStrike بر عهده‌ی توسعه‌دهندگان داوطلب است. و این به خاطر دسترسی کاربران به سورس کد برنامه‌ی VegaStrike ، همان دستورات قابل فهم برای انسان که به کامپیوتر می‌گوید چه کاری باید انجام دهد، حاصل شد. اگر هورن فقط کدهای باینری ،دستورات قابل فهم برای ماشین (م: بسته‌های کامپایل‌شده‌ی برنامه و فایلهای اجرایی)، را منتشر می‌کرد، تشخیص نحوه‌ی کار برنامه و در نتیجه نحوه‌ی کمک به توسعه‌ی برنامه برای کاربران غیرممکن بود. بنابراین با به اشتراک گذاردن سورس کد برنامه، هورن از هزاران کاربری که از به اشتراک گذاشتن منابع، وسایل و استعدادهایشان با یکدیگر خرسند هستند، کمک فراوانی دریافت کرد. استراتژی توسعه‌ی این برنامه‌نویسان کاملا گویاست و همه چیز را آشکار می‌کند. هورن زمانی که با گنو/لینوکس، و راه منحصر به فردی که آن را بوجود آورده آشنا شد، یک شوک و الهام استثنایی را تجربه کرد. هورن، کسی که قصد داشت، VegaStrike را یک محصول انحصاری مثل دیگران بسازد، تصمیم گرفت مدل توسعه‌ی نرم‌افزار آزاد را در آغوش کشد، هورن می‌گوید: «من پی بردم که این چیزیه که برنامه باید باشه، و این همون چیزیه که من رو از رقبا متفاوت خواهد کرد.»خیلی سریع، بعد از اعلان خبر بازی‌اش، ثابت شد که این تصمیم درست بوده‌است. یک توسعه‌دهنده‌ی دیگر که روی یک بازی همانند آن کار می‌کرد، وقتی این خبر را شنید، تصمیم گرفت برنامه‌ی خود را کنار گذارد و زمان و انرژی‌اش را صرف همکاری با هورن و توسعه‌ی VegaStrike کند.گرافیست، موسیقی‌دان و برنامه‌نویسهای دیگری هم همین راه را در پیش گرفتند و برای توسعه‌ی این بازی به هورن پیوستند. و اکنون بخش عظیمی از توسعه‌ی VegaStrike بر عهده‌ی توسعه‌دهندگان داوطلب است. و این به خاطر دسترسی کاربران به سورس کد برنامه‌ی VegaStrike ، همان دستورات قابل فهم برای انسان که به کامپیوتر می‌گوید چه کاری باید انجام دهد، حاصل شد. اگر هورن فقط کدهای باینری ،دستورات قابل فهم برای ماشین (م: بسته‌های کامپایل‌شده‌ی برنامه و فایلهای اجرایی)، را منتشر می‌کرد، تشخیص نحوه‌ی کار برنامه و در نتیجه نحوه‌ی کمک به توسعه‌ی برنامه برای کاربران غیرممکن بود. بنابراین با به اشتراک گذاردن سورس کد برنامه، هورن از هزاران کاربری که از به اشتراک گذاشتن منابع، وسایل و استعدادهایشان با یکدیگر خرسند هستند، کمک فراوانی دریافت کرد.
خط 33: خط 39:
بُو و هورن هر دو داد و ستد می‌کنند. هورن محرمانگی و یک سطح بخصوصی از امنیت را با امید به برخوردار شدن از حسن‌نیت جامعه می‌دهد، هزاران توسعه‌دهنده برای کمک به هورن، در یافتن ایرادات و بهینه‌سازی و توسعه‌ی کدش کمک می‌کنند. بُو در طرف دیگر، این کمک را قربانی پنهان نگه‌داشتن کدش می‌کند، و بدین گونه امیدوار است تهدید رقابت و رقبا را از میان بردارد. کدام معامله پرفایده‌تر است؟ بُو و هورن هر دو داد و ستد می‌کنند. هورن محرمانگی و یک سطح بخصوصی از امنیت را با امید به برخوردار شدن از حسن‌نیت جامعه می‌دهد، هزاران توسعه‌دهنده برای کمک به هورن، در یافتن ایرادات و بهینه‌سازی و توسعه‌ی کدش کمک می‌کنند. بُو در طرف دیگر، این کمک را قربانی پنهان نگه‌داشتن کدش می‌کند، و بدین گونه امیدوار است تهدید رقابت و رقبا را از میان بردارد. کدام معامله پرفایده‌تر است؟
 +
 +
 +[[تصویر]]
 +
اگرچه خیلی احمقانه است، که بر پایه‌ی تجربه‌ی این دو نفر یک حکم کلی صادر شود، در این شرایط پر واضح است که روش بُو عایدی بیشتری نصیبش نموده‌است. (حدس می‌زنم چیزی حدود ۳۵۰۰۰دلار یا بیشتر ) اگرچه بُو مبلغ دقیق را به من نگفت، او خاطرنشان کرد که زندگی آبرومندی را با فروش بازیهایش روی اینترنت بدست آورده است. هورن، آن طرف ماجرا، بر اساس فروش CD های بازی‌هایش اندکی بیشتر از ۲۰۰دلار کسب کرده است. برای یک توسعه‌دهنده که با انتخاب بدست آوردن ۳۵۰۰۰دلار در مقابل ۲۰۰دلار قرار می‌گیرد، انتخاب نوشتن یک برنامه‌ی آزاد یا انحصاری کار سختی نیست! اگرچه خیلی احمقانه است، که بر پایه‌ی تجربه‌ی این دو نفر یک حکم کلی صادر شود، در این شرایط پر واضح است که روش بُو عایدی بیشتری نصیبش نموده‌است. (حدس می‌زنم چیزی حدود ۳۵۰۰۰دلار یا بیشتر ) اگرچه بُو مبلغ دقیق را به من نگفت، او خاطرنشان کرد که زندگی آبرومندی را با فروش بازیهایش روی اینترنت بدست آورده است. هورن، آن طرف ماجرا، بر اساس فروش CD های بازی‌هایش اندکی بیشتر از ۲۰۰دلار کسب کرده است. برای یک توسعه‌دهنده که با انتخاب بدست آوردن ۳۵۰۰۰دلار در مقابل ۲۰۰دلار قرار می‌گیرد، انتخاب نوشتن یک برنامه‌ی آزاد یا انحصاری کار سختی نیست!
خط 59: خط 69:
من این قسمت را با مساله‌ای که باید ضمیر همه‌ی برنامه‌نویسان را درگیر کند، به پایان می‌رسانم: «جاودانگی» . در حالی که بیشتر کدهایی که توسط برنامه‌نویسان نوشته شده است، ممکن است روزمره و یا زمینی باشد، بعضی پروژه ها، احساسی بسیار متفاوت برای آن ها دارد. گاهی اوقات ایده‌ای بسیار مهیج در ذهن یک برنامه نویس شکل می‌گیرد، تا حدی که برای او سخت است که انگشتانش را به اندازه کافی نگه دارد، تا زمانی که نوشتن کد را آغاز کند؛ این ها پروژه‌هایی برجسته هستند. این نمونه تبدیل می‌شود به نرم افزاری که فقط می‌توانیم آن را با یک اثر هنری اصل مقایسه کنیم.چنین کارهایی شایسته آنند که بهترین تلاش‌هایمان را برای محافظت آنها به کار ببریم، و ساده بگوییم، بسیار با ارزش‌تر و قیمتی‌تر از آن هستند که تنها بدست یک فرد یا یک شرکت کنترل شوند. آنها هدایای مجللی هستند که باید به درستی به مردم مشتاق و قدر دان بخشیده شوند. مردمی که کمک را تا مدتها به خاطر می‌سپارند و نام برنامه نویس را به شهرت و تاریخ معرفی می‌کنند. من این قسمت را با مساله‌ای که باید ضمیر همه‌ی برنامه‌نویسان را درگیر کند، به پایان می‌رسانم: «جاودانگی» . در حالی که بیشتر کدهایی که توسط برنامه‌نویسان نوشته شده است، ممکن است روزمره و یا زمینی باشد، بعضی پروژه ها، احساسی بسیار متفاوت برای آن ها دارد. گاهی اوقات ایده‌ای بسیار مهیج در ذهن یک برنامه نویس شکل می‌گیرد، تا حدی که برای او سخت است که انگشتانش را به اندازه کافی نگه دارد، تا زمانی که نوشتن کد را آغاز کند؛ این ها پروژه‌هایی برجسته هستند. این نمونه تبدیل می‌شود به نرم افزاری که فقط می‌توانیم آن را با یک اثر هنری اصل مقایسه کنیم.چنین کارهایی شایسته آنند که بهترین تلاش‌هایمان را برای محافظت آنها به کار ببریم، و ساده بگوییم، بسیار با ارزش‌تر و قیمتی‌تر از آن هستند که تنها بدست یک فرد یا یک شرکت کنترل شوند. آنها هدایای مجللی هستند که باید به درستی به مردم مشتاق و قدر دان بخشیده شوند. مردمی که کمک را تا مدتها به خاطر می‌سپارند و نام برنامه نویس را به شهرت و تاریخ معرفی می‌کنند.
بگذارید یک مثال دم دست از این چنین رویدادی برایتان بزنم: Alexey Pajitnov،بازی تتریس را برای اولین بار در سال 1980، در اتحاد شوروی منتشر کرد. بازی آن‌قدر ابتکاری و جذاب بود که به وضوح یک جهش را نشان می‌داد. متاسفانه Pajitnov در یک کشور کمونیستی زندگی می کرد که اشتراک منابع یک ارزش تصور می‌شد. بازی تتریس، مخلوقی با ارزش‌تر از آن بود که به پای اصول کمونیسم قربانی شود. حکومت شوروی مدعی اختیار بازی Pajitnov شد و از راه دادن اجازه نامه آن به دیگر ناشرها در کشورهای دیگر، پول زیادی درآورد. بازی به طور فوق العاده ای فروش رفت و میلیون‌ها برای شرکت هایی که به آن مجوز داده یا آن را منتشر کرده بودند، پول ساخت. بازی ثروت بی‌شمار به همراه آورد، اما نه برای Pajitnov. با این حال، نام او در تاریخ به عنوان یکی از موثرترین مبتکران صنعت بازی زنده خواهد ماند. بگذارید یک مثال دم دست از این چنین رویدادی برایتان بزنم: Alexey Pajitnov،بازی تتریس را برای اولین بار در سال 1980، در اتحاد شوروی منتشر کرد. بازی آن‌قدر ابتکاری و جذاب بود که به وضوح یک جهش را نشان می‌داد. متاسفانه Pajitnov در یک کشور کمونیستی زندگی می کرد که اشتراک منابع یک ارزش تصور می‌شد. بازی تتریس، مخلوقی با ارزش‌تر از آن بود که به پای اصول کمونیسم قربانی شود. حکومت شوروی مدعی اختیار بازی Pajitnov شد و از راه دادن اجازه نامه آن به دیگر ناشرها در کشورهای دیگر، پول زیادی درآورد. بازی به طور فوق العاده ای فروش رفت و میلیون‌ها برای شرکت هایی که به آن مجوز داده یا آن را منتشر کرده بودند، پول ساخت. بازی ثروت بی‌شمار به همراه آورد، اما نه برای Pajitnov. با این حال، نام او در تاریخ به عنوان یکی از موثرترین مبتکران صنعت بازی زنده خواهد ماند.
 +
 +[[تصویر]]
بیایید فرض کنیم که Pejitnov در آمریکای سال 1985 زندگی می‌کرده و بازی‌اش را به یک ناشر تجاری نرم‌افزار، مانند شرکت Nintendo فرستاده است. آیا تتریس می‌توانست در این موقعیت هم، به همان اندازه موفق باشد؟ من واقعا تردید دارم، چون شرکت Nintendo بدون شک بهتر می‌توانست از «حقوق مالکیت فکری» خود بهره گیرد، تا در برابر هزینه کاهش کاربران بازی، سود بیشتری به دست آورد. به احتمال زیاد آنها روش «مشت آهنین» را در برابر افراد بسیاری که قصد کپی داشتند، به کار می‌گرفتند. علاوه بر آن، بازی تنها برای پلتفورم شرکت Nintendo منتشر می‌شد (یا مجوز آن در ازای قیمت گزافی به تولیدکنندگان نرم‌افزار داده می‌شد). سرانجام، در چنین شرایطی، Pejitnov در حال حاضر هم هیچ حقی در مورد بازی خود نداشت، تمام حقوق از ابتدا به Nintendo واگذار شده بود. بیایید فرض کنیم که Pejitnov در آمریکای سال 1985 زندگی می‌کرده و بازی‌اش را به یک ناشر تجاری نرم‌افزار، مانند شرکت Nintendo فرستاده است. آیا تتریس می‌توانست در این موقعیت هم، به همان اندازه موفق باشد؟ من واقعا تردید دارم، چون شرکت Nintendo بدون شک بهتر می‌توانست از «حقوق مالکیت فکری» خود بهره گیرد، تا در برابر هزینه کاهش کاربران بازی، سود بیشتری به دست آورد. به احتمال زیاد آنها روش «مشت آهنین» را در برابر افراد بسیاری که قصد کپی داشتند، به کار می‌گرفتند. علاوه بر آن، بازی تنها برای پلتفورم شرکت Nintendo منتشر می‌شد (یا مجوز آن در ازای قیمت گزافی به تولیدکنندگان نرم‌افزار داده می‌شد). سرانجام، در چنین شرایطی، Pejitnov در حال حاضر هم هیچ حقی در مورد بازی خود نداشت، تمام حقوق از ابتدا به Nintendo واگذار شده بود.
خط 91: خط 103:
مترجمین: مهرداد مومنی و مجید رمضان‌پور مترجمین: مهرداد مومنی و مجید رمضان‌پور
 +====== لینوکس دسکتاپ عالی برای محیط زیست، بد برای اقتصاد - زندگی سبز لینوکسی ======
 +لینوکس دسکتاپ عالی برای محیط زیست، بد برای اقتصاد - زندگی سبز لینوکسی
 +
 +
 +من تصمیم دارم در این مقاله ایده‌های پشت پرده لینوکس (به عنوان سیستم عامل) در مورد مسايل مرتبط با دوستی با محیط زیست و روشی را که لینوکس دسکتاپ می‌تواند بر بخش‌های سخت‌افزاری و نرم افزاری اقتصاد تاثیرگذار باشد، بررسی خواهم کرد.
 +
 +در نهایت همه نکات را در کنار هم قرار خواهم داد و به اين سوال پاسخ خواهم داد که آیا یک افزایش ناگهانی در استفاده از لینوکس در دسکتاپ‌ها، می‌تواند باعث بروز مشکل در اقتصاد شود یا خیر؟
 +
 +بازیافت و استفاده مجدد
 +
 +کامپیوترها و وسایل محاسباتی مرتبط همیشه می‌توانند بازیافت شوند. اما تصور اینکه کامپیوترها هم می‌توانند به جای بازیافت شدن، استفاده مجدد شوند، بهترین راهی است که می‌توان مطمئن شد از وسیله مورد نظر نهايت استفاده انجام گرفته است.
 +
 +مشکل این نوع استفاده مجدد این است که سیستم‌های عامل انحصاری و سخت‌افزار جانبی آنها، بنا به ذات خودشان تمایل به ترغیب کردن به تولید زباله دارند. مثال؟ از شر قبلی خلاص شوید آنگاه می‌توانید یک سيستم جدید بخرید.
 +
 +اگر ما به جاده انحصاری در حوزه سیستم عامل بچسبیم، استفاده مجدد از سخت‌افزار بسیار سخت‌تر از پرت کردن آن به درون سطل بازیافت خواهد بود.
 +
 +در عوض اگر فرد تصمیم بگیرد که به جای کنار گذاشتن کامپیوتر قدیمی، Puppy Linux یا DSL را روی آن نصب کند، کامپیوتر بلافاصله یک زندگی دوباره خواهد گرفت. اگر سخت‌افزار کامپیوتر سالم باشد، چرا آن را دور بیندازیم؟ در عوض، به استفاده از آن ادامه دهید و ببینید آیا می‌توانید یکی دو سال دیگر با آن سر کنید.
 +
 +نیاز به انگیزه اضافی برای آوردن افراد بیشتر به سمت لینوکس دسکتاپ دارید؟ این چطور است: اجرای نگارش‌های قدیمی‌تر ویندوز، می‌تواند خطرناک باشد زیرا نگارش‌های قدیمی‌تر ویندوز اغلب دیگر با وصله‌های امنیتی لازم و اصلاحات ديگر، پشتیبانی نمی‌شود. در واقع شما کامپیوتر قدیمی و خودتان را در معرض خطر بدافزار قرار می‌دهید.
 +
 +در عوض، چطور است یک نت‌بوک جمع و جور جدید یا چیزی مثل آن را بخرید؟ آیا این به اندازه استفاده مجدد از سخت‌افزار کامپیوتر موجود، خوب نیست؟
 +
 +وات در برابر هدررفت
 +
 +مصرف انرژی؛ این چیزی است که من به شخصه در مناقشات افراد، ساعت‌ها به آن گوش داده‌ام. این مشکل زمانی خودنمایی می‌کند که قرار است یک کامپیوتر جدید که انرژی کمتری استفاده می‌کند خریداری شود یا یک کامپیوتری که هم‌اکنون موجود است و انرژی می‌بلعد، حفظ شود.
 +
 +اگر من این نت‌بوک جدید را نخرم، در عوض با بازیافت کردن دسکتاپ/نوت بوک قدیمی خودم به محیط زیست خدمت می‌کنم؛ درست است؟ اشتباه است!
 +
 +برداشت من در این مورد تقریبا سرراست است. بازیافت کردن یک کامپیوتر که کار می‌کند، بدون اینکه سرعت محاسبات ارتقا خاصی پیدا کند، ولخرجی است.
 +
 +البته آشکار است که با کامپیوترهای از کار افتاده باید مسوولانه برخورد کرد و آنها توسط افراد کاردان، مورد بازیافت قرار گیرند. به هر حال به نظر من لذت بردن از این نگرش که خریدن یک کامپیوتر جدید برای «صرفه‌جویی در انرژی» در حالی که یک کامپیوتری که کار می‌کند دور انداخته شود دوست داشتن محیط زیست است، کوته‌بینی است؛ مسلما استثناهایی وجود دارد. خود من نیاز به ارتقا به سیستم‌های سریع‌تر برای ویرایش کردن ویديو داشتم اما من سیستم‌های قدیمی خود را نگه داشتم و آنها را برای استفاده در جاهای دیگر دفترم به کار بردم. من از 99درصد از کامپیوترهای قدیمی‌ام به یک دلیلی استفاده می‌کنم. این برای محیط زیست بهتر است.
 +
 +لینوکس دسکتاپ، این برای محیط زیست بهتر است
 +
 +بسته‌بندی نرم‌افزار، بنزین مورد استفاده برای رساندن آنها به فروشگاه‌های بزرگ محلی و ...، می‌توانم همینطور پشت سر هم از اين دلايل نام ببرم. اما فکر می‌کنم می‌دانید می‌خواهم چه نتیجه‌ای از آن بگیرم. زمانی که از لینوکس دسکتاپ به عنوان یک گزینه به جای سیستم‌های عامل انحصاری رایج استفاده می‌کنید، متوجه می‌شوید که هم در بسته‌بندی هدر رفته و هم در هزینه برای خریداری کردن آن صرفه‌جویی کرده‌اید.
 +
 +ممکن است بعضی افراد بگویند، اشکالی ندارد زیرا به اقتصاد خودمان کمک می‌کنیم. فروش نرم‌افزار به اشتغال مرتبط است. اما چه اتفاقی می‌افتد اگر اتفاقا یک حرکت به اندازه کافی بزرگ در اقتصاد بیفتد و مردم خریدن نرم‌افزار به صورت فيزیکی و آنلاین را متوقف کنند؟
 +
 +یک فروشگاه بزرگ که پر از نرم‌افزار بسته‌بندی شده است و تاریخ پایان هماهنگی آنها با سیستم عامل در حال سر رسیدن است، چگونه می‌تواند خوب باشد؟
 +
 +نتایج اقتصادی استفاده بهینه
 +
 +فقط به منظور بررسی کردن یک اتفاق، اجازه دهید فرض کنید که یک روز صبح از خواب بلند می‌شویم و نيمي از دنیا به طور اتفاقی تصمیم می‌گیرند که دیگر نرم‌افزار نخرند. بدتر از آن، اینکه با وجود اقتصادی که هر روز بیشتر وخیم می‌شود، دیگر هیچ کس کامپیوترهای براق جدید که در قفسه‌های فروشگاه های بزرگ قرار دارند را نخرد.
 +
 +این یک ضربه بزرگ برای افرادی است که در این حوزه از بازار مشغول هستند. با این حال یک فرصتی را هم به ما می‌دهد که از کامپیوترهای موجودمان کمی هوشمندانه‌تر استفاده کنیم و به جرات می‌گویم که این بار کمی با انگیزه مصرف «بهینه» بیشتر عمل کرده‌ايم.
 +
 +با وجود اینکه فروش نرم‌افزار/سخت‌افزار به سرعت سقوط خواهد کرد اما فرصت‌های جدیدتری به سرعت پدیدار خواهند شد. مثلا کاربران جدید لینوکس با ناامیدی به دنبال یادگیری همه کارهایی که لینوکس در دسکتاپ می‌تواند انجام دهد می‌گردند. مشاغل کوچک نیز اتفاقا ممکن است بفهمند که به بسط دادن بازار لینوکس علاقه بیشتری دارند. ممکن است روی نرم‌افزار POS مبتنی بر لینوکس، برای سیستم‌های موجود و پیدا کردن جایگزین برای سیستم‌های امنیتی سنتی، که بر پایه راه حل‌های خود ساخته هستند، مانند ZoneMonder تمرکز کنند.
 +
 +نگرش اجتماعي به اين مقوله که «چه کسی چقدر درآمد دارد» تغییر می‌کند. فکر می‌کنم احتمالا تغییر بزرگی روی می‌دهد. درست در همین زمان، فرصت‌های زیادی برای افرادی که می‌خواهند بیاموزند، فراهم است.
 +
 +فضای رشد در این حوزه فراخ است: کامپیوترها به صورت Live و بدون نیاز به هارددیسک کار می‌کنند. کامپیوترهای قدیمی که عمر دوباره‌اي پیدا کرده و راه حل‌های NAS(Network Attached Storage) مختلفی را اجرا می‌کنند. متاسفانه دنبال کردن شیوه‌های مبتنی بر نگرانی در مورد محیط زیست، هنوز برای جدا کردن بسیاری از افراد از دنیای انحصاریشان کافی نیست.
 +
 +در واقع بسیاری از افراد، کاری را انجام می‌دهند که ساده و راحت باشد. حتی اگر از یک سوراخ دو بار گزیده شوند. افراد عاشق انجام دادن کارها به روش آسان هستند. چرا این مهم است؟ اندکی به این دلیل که این چیزی است که آنها اغلب در مدارس و ادارات محلی خود می‌بینند.
 +
 +محرک‌های اقتصادی و زیست محیطی در لینوکس
 +
 +توانایی اتصال از طریق یک ISP دایال‌آپ ارزان قیمت ماهیانه 10 دلاری، برای جستجوی کار، توانایی چاپ کردن یک رزومه، دسترسی به ایمیل، حتی راه‌اندازي یک شغل آنلاین براي پيمانکاران آينده؛ این روش‌هایی است که استفاده مجدد از کامپیوترهای لینوکسی می‌تواند به افراد در برابر رنج کشیدن از هر ناامیدی اقتصادی آینده، کمک کند.
 +
 +با بازگشت به جنبه دوستدار محیط زیست بودن، شاهد بازیافت کمتر کامپیوترهای کاملا خوب و استفاده مجدد بیشتر خواهیم بود. این برای محیط زیست شگفت‌انگیز است و یک مثال خوب برای مدارس و ادارات محلی (و دیگر گروه‌ها)ای است که دائم روش انجام درست کار برای عبور از مشکلات را متذکر می‌شوند.
 +
 +در نهایت، اکنون واضح است که مدارس نیاز به راه‌های بهتری برای صرف بودجه آموزشی خود دارند و این به ما بستگي دارد که مسیر حرکت را نشان دهیم. نیاز داریم که با صدای بلند فریاد بزنیم: «تکنولوژی پایدار می‌خواهیم؛ بسته‌های بیشتری از ویندوز با تاریخ انقضا را نمی‌خواهیم.»
 +
 +در پایان فکر می‌کنم هماهنگی تصادم بین دوستدار محیط زیست بودن و همزمان، داشتن اقتصاد قوی در حوزه تکنولوژی کار بیهوده‌ای نیست. با به کارگيري تلاش‌های مداوم FOSS و لینوکس در دسکتاپ، ما دیگر مجبور به خریدن کامپیوترهای جدید برای دسترسی پیدا کردن به تکنولوژی روز نیستیم.
 +
 +چطور است که همه ما قبل از اینکه کامپیوترهای قدیمی خود را به طور خودکار به بازیافت بفرستیم، تلاش‌های جدی‌تری برای پیدا کردن راه‌هایی که بتوانیم از آنها مجددا استفاده کنیم به کار بریم.
 +
 +
 +
 +
 +بهمن اصغرزاده امین
 + 
 +منبع
 +
 +http://www.foss.ir/web/guest/home?p_p_id=101_INSTANCE_650Y&p_p_lifecycle=0&p_p_state=maximized&p_p_mode=view&p_p_col_id=column-3&p_p_col_count=1&_101_INSTANCE_650Y_struts_action=/tagged_content/view_content&_101_INSTANCE_650Y_assetId=39627
===== طبقه‌بندی نرم‌افزارهای آزاد و غیر آزاد  ===== ===== طبقه‌بندی نرم‌افزارهای آزاد و غیر آزاد  =====
 
wiki/issue3/شماره_۳.1288682224.txt.gz · آخرین ویرایش: 2010/11/02 07:17 توسط rosenth · [نگارش‌های پیشین]
Recent changes RSS feed Powered by PHP Valid XHTML 1.0 Valid CSS Driven by DokuWiki